کلام مولای بر حق حضرت علی(ع)1
سخنانی کوتاه اما بسیار عمیق و پر معنی از کلام مولا علی (ع)
- چه بسیار کسان که خداوند با استمرار احسان خود آنان را گرفتار سازد و چه بسیار کسان که چون خداوند گناهانشان را پوشیده دارد، مغرور گردند و چه بسیار کسان که خداوند نام نیکشان را بر زبانها اندازد و آنان فریفته شوند؛ خداوند بندهاى را همانند آن که در نافرمانى مهلتش داد، مورد آزمایش قرار نداده است. خداى عزّ و جلّ فرماید: «ما فقط به ایشان مهلت مىدهیم تا بر گناه خود بیفزایند» [سوره آل عمران (3)، آیه 178].
- باید نیاز به مردم و بىنیازى از آنها را در دل خود فراهم آورى: نیاز را از نظر نرم گفتارى و گشادهرویى و بىنیازى را از نظر آبرومندى و عزّت دائمى.
- نه خشمگین شوید و نه خشمگین سازید، سلام را آشکار نمایید و سخن پاک بر زبان رانید.
- شخص بزرگوار اگر مورد مهر قرار گیرد نرم شود و شخص فرومایه هر گاه مورد لطف واقع شود سخت دل گردد.
- آیا براى شما دینشناس واقعى را معرفى نکنم؟ دینشناس واقعى کسى است که به مردم اجازه نافرمانى ندهد و از رحمت الهى نومیدشان ننماید و از کیفر ناگهانى خداوندى خاطرشان را آسوده نسازد.
و از قرآن به خاطر امور دیگر دست برندارد. در عبادتى که با شناخت توأم نباشد خیرى ندارد و در دانشى که در آن تفکّر نشود، خیرى ندارد و قرائت قرآن که در آن تدبّر صورت نگیرد، خیرى ندارد.
- همانا چون خدا مردم را به محشر گردآورد نداکنندهاى میان آنان ندا دهد که اى مردم! به راستى، امروز نزدیکترین شما به خدا آن کس است که از خدا بیشتر ترسان بوده و محبوبترین شما نزد خدا آن کس است که نسبت به او خوش کردارتر بوده است و والامقامترین شما نزد خدا آن کس است که مشتاقانه بیشتر کار کرده و گرامىترین شما به درگاهش پرهیزگارترین شماست.
- در شگفتم از مردمى که از خوراک به خاطر گزندش پرهیز مىکنند چگونه از گناه به خاطر آتش دوزخ پرهیز نمىکنند؟! در شگفتم از مردمى که بندگان را به مال خود مىخرند چگونه از خریدن آزادگان به وسیله احسان خویش به آنان، خوددارى مىکنند؟! آنگاه امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود:
به راستى، حقیقت نیکى و بدى شناخته نمىشود مگر به مردم، اگر مىخواهى نیکى را بشناسى نیکوکار باش تا نیکوکاران را بشناسى و اگر مىخواهى بدى را بشناسى بدى پیشه نما تا بدکاران را بشناسى.
- به راستى، بر شما از دو چیز بیمناکم: درازى آرزو و پیروى هواى نفس؛ امّا درازى آرزو آخرت را به فراموشى مىسپارد و امّا پیروى از هواى نفس از حقّ باز مىدارد.
- مردى در بصره در باره «برادران» پرسید. امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود:
برادران دو دستهاند: برادران مورد اعتماد و برادران بگو و بخند؛ امّا برادران مورد اعتماد، پناهگاه و دست و بال و اهل و مالند؛ پس اگر به برادرى اعتماد دارى مال و کمک خود را از او دریغ مدار و با دوست او دوست باش و با دشمن او دشمن باش و رازش را پنهان دار و عیبش را بپوشان و خوبىاش را آشکار ساز. اى پرسشگر! بدان که آنان بسیار کمیاب هستند. و امّا برادران بگو و بخند، پس تو به وسیله آنان از لذّت و خوشى برخوردار مىشوى؛ لذا تو این لذّت را از دست مده و بیش از این هم از آنان توقّع نداشته باش و همان اندازه که آنان از خوشرویى و شیرین زبانى تو را برخوردار مىسازند تو نیز آنان را برخوردار ساز.
- مبادا دشمن دوستت را به دوستى گیرى که به دوستت دشمنى کرده باشى.
- به صرف شک و تردید از برادرت مبر و بدون گلایه [و اطلاع از عذر و توضیح او] از او جدا مشو.
- شایسته است مسلمان از رفاقت با سه کس خوددارى نماید:
شخص بىبند و بار، احمق و دروغ پرداز؛ امّا بىبندوبار، کار و کردار خود را پیش تو بیاراید و دوست دارد مانند او باشى و تو را در امور دین و آخرتت یارى نرساند؛ پس همراهى با او، موجب جفا و سخت دلى گردد و رفتن نزد او موجب ننگ تو شود.
امّا احمق، نه تو را به کار خیرى رهنمون گردد و نه امید آن مىرود که بدى را از تو بگرداند هر چند در این راه بسیار تلاش نماید. چه بسا خواهد سودى نصیب تو سازد ولى زیان نصیبت گرداند؛ پس مرگ چنین رفیقى بهتر است از زیستن و سکوتش بهتر است از سخن گفتن و دوریش بهتر است از نزدیک شدن. امّا دروغ پرداز، به راستى که معاشرت با او براى تو شیرین و گوارا نباشد، سخن تو را در اختیار دیگران گذارد و سخن دیگران را براى تو آورد، هر وقت داستانى را به پایان رساند، داستان دیگرى به دنبالش کشاند تا آنجا که اگر راست هم گوید باور نشود، میان مردم دشمنى ایجاد نماید و کینه در سینهها بکارد؛ پس، از خدا بترسید و مراقب خود باشید.